زمانی که صاحب مزرعه اقدام به ترک مزرعهاش میکند، حیوانات مزرعه شروع میکنند به بازی کردن و آواز خواندن و رقصیدن. اما اوضاع نمیتواند تا ابد به همین شکل ادامه یابد. نهایتا کسی باید پا پیش بگذارد و امورات مزرعه را در غیاب صاحبش اداره کند…
تیمی از چند دوست برای نجات یکی از دوستانشان به جومانجی برمی گردند، اما درمی یابند هیچ چیز آنچه آنها انتظار داشتند نیست. بازیکنان بایستی از مراحل دشواری از صحرای سوزان گرفته تا کوهستان های پربرف و از تله های مرگبار جان سالم به در ببرند تا بتوانند از خطرناک ترین و مرگبارترین بازی جهان خارج شوند.