جون زمانی یک هیتمن افسانهای بود که برای تیم ضد تروریستی انآیسی کار میکرد. جون اشتیاق زیادی برای نوشتن و کشیدن کتابهای مصور داشت. او قبل از ترک انایسی تصمیم میگیرد که مرگ خودش را جعل کند ، بعد از پانزده سال او ازدواج میکند و صاحب یک دختر میشود و رویای خود را که نوشتن کمیک بوک است دنبال میکند. در شبی که جون در حال خودش نیست به اشتباه مطالبی محرمانه از انآیسی را در کمیک بوک اینترنتیش مینویسد و این اطلاعات به سرعت منتشر میشود و…