پس از جنگ میان گودزیلاها و تایتانها، زمانی که پرده از راز وجود هیولاها برداشته شده، خانوادهای پا به سفری میگذارند تا اسرار این ماجرا را کشف کنند و میراثی که آنان را به مونارک میرساند را مییابند.
یک روباه جوان به نام تاد و یک سگ شکاری به نام کوپر در فصل تابستان و در فصل شکار با هم آشنا و دوست میشوند. اما با پایان یافتن فصل تابستان و اتمام فصل شکار از هم جدا میشوند و سگ شکاری با صاحب خود به منزل خود میروند. در بهار سال آینده، این دو باز هم همدیگر را میبینند اما این بار این سگ، تبدیل به یک سگ آموزش دیده شده است و ناخود آگاه با روباه و حیوانات دیگر، دشمن شده است. اما…