داخل قصر شاهزادگانی دردسرساز وجود دارند که چیزی جز دردسر برای خانواده سلطنتی ایجاد نمیکنند و در شرف بدل شدن به ولیعهدهایی شایسته هستند. مادر آنها، ایم هواریونگ، همسر یک پادشاه بزرگ است. اما به جای داشتن هالهای از ظرافت و زیبایی، یک ملکه بدعنق، حساس و زودرنج است. باز که آرام میشود، از این رو که مردم او را عصبانی میکنند؛ عوض میشود. او ملکهای است که گاهی غرورش را رها میکند و حتی به دشنامگویی معروف است! هر روز زندگی او پر از مصیبت است، اما او، همه را بهخاطر فرزندانش تحمل میکند.