جورجیا نولان آرزو دارد اولین زن آتشنشان جهان باشد و این در زمانی است که زنان اجازه ندارند آتشنشان شوند. هنگامی که یک آتشافروز مرموز اقدام به آتشزدن شهر برادوی میکند، آتشنشانان نیویورک ناپدید میشوند. در همین حین، شهردار نیویورک، پدر جورجیا، از بازنشستگی فراخوانده میشود تا تحقیقات در مورد ناپدید شدنها را پیگیری کند. جورجیا که از کمک به پدرش و نجات شهرش ناامید شده است، خود را بهعنوان مرد جوانی به نام «جو» درمیآورد و به گروه کوچکی از آتشنشانان میپیوندد و