وقتی دختر ویلیام دانکن به طرز فجیعی به قتل می رسد و قانون توان برقراری عدالت را ندارد، ویلیام خودش دست به کار می شود تا عدالت را اجرا کند و به دنبال انتقام می رود. او پس از کشتن آدمکشی که مقصر اصلی مرگ دخترش بوده است، باید با برادر آن آدمکش و گروه تبهکاری اش مبارزه کند.
هنگامی که دو پلیس شاهد یک سوء قصد هستند، یک رئیس جنایتکار بی رحم به گابریل تانکردی، یک تفنگدار دریایی سابق که به مجریان اوباش تبدیل شده است، دستور می دهد تا هر تهدیدی را از بین ببرد...